فیک کوک و ا/ت [ عاشقی ]

پارت ۱۳

+ خیلی بیشعوره
^ راست میگی
+ ولی میخوام ی روزی حالشو بگیرم
^ ببین کوک تو اون شرایط چیکار می کرد ؟
+ عصبی بود و ۲ تا مشت توی صورت چاناووو
^ اووووه اوووووه
+ خب من میرم استراحت کنم
^ اکی برو
( ۲ساعت بعد )
+ الو جونگ کوک
* الو ا/ت تویی؟
+ اره منم
+ میخواستم بهت بگم که....
( گوشی قطع شد ) .
+ الو الو
+ هعییی اینم شانس ماست
ولی مگه من چیکار کردم دوسم نداره و باهام سرده ؟ همش دور و بر دخترای دیگست ؟
گاوووو اههه
( کافه )
_ به به ا/ت خانوم بلاخره اومدی
+ سلام واقعا ببخشید من دیروز حالم خوب نبود یادم رفت بهتون بگم ببخشید..
_ گفتم دفعه دیگه اخراجی بیا اینم حقوقت از روز بعدی دیگه نیا
+ اخه چرا...
_ برو دیگه اه
+ باشه کم نمیارم اشغال
_ گمشو ( ی سیلی زد تو صورت ا/ت مرتیکه گاوو)
+ احمق بیشعور منو میزنی ( زد تو صورتش )
( خونه )
در خونه رو باز با قیافه خوابیده کوک مواجه شدم .رفتم توی اشپزخونه خواستم لیوان بردارم که آب بخورم که کوک بیدار شد .
* من از دست تو خواب ندارم؟
+ ببخشید بیدارت کردم ( با صدای لرزان و بغض)
* خوبی تو ؟
( بلند شد اومد پیش ا/ت و با لب خونی ا/ت مواجه شد )
* چیشده لبت ؟ هاااا؟ بگوووووو
+ هیچی ( ا/ت دست کشید روی لبش و دید داره خون میاد )
+ کثافت اشغال نگا کن لبمو به چه روزی انداخت
* کی ؟ هاااااااااا؟ ( اصبی )
+ صاحب کارم
* چرا
+ چون دیر سر کار رفتم و اخراجم کرد و بعدم بهم سیلی زد
* مرتیکه.......
+ ولش کن
( ا/ت رفت بالا )
^ الو ا/ ت
+ الو جنیا بگو
^ هی ی پارتی هست که فقط کاپلا ( زوج ها )میتونن بیان تو با کوک بیا ... اوکی ؟
+ عاشقتم چه فکری خوب میبینمت بای
^ بایی
+ خب خانم کیم ا/ت ببینم چیکار میکنی
( رفت پایین )
+ جونگ کوک
* بله ( اصبی و سرد )
+ ی خواهشی ازت میخوام بکنم
* بگو
+ ی‌مهمونی هست که فقط کاپلا میتونن برن گفتم منو تو هم کاپل بشیم اگه اشکالی نداره کاپل الکی ... فقط تو مهمونی
* ببین اخه... باشه
+ خب پس من ساعت هشت دم درم
* اوکی
( ساعت ۶و نیم)
+ خب ا/ت ببینم چیکار میکنی.
لباسمو پوشیدم ( عکس میدم ) . کرم پودر و پنکیک و رژ گونه زدم و بعدش ی ریملو رژ خشگل
( ساعت ۸ دم در )
+ وای خدا کوک چه جذاب شده خوشتیپ تر از همیشه. (تو دلش)
* اووه ا/ت چقدر خوشگل شده . (‌ تودلش)
* خب سوار ماشین شو .